هنگامی که یک یاغی متوجه میشود که دشمنش از زندان آزاد شده است، او گروه خود خود را دوباره متحد میکند تا انتقام خودش را بگیرد.
براساس شخصیت واقعی به نام آلفونسه گابریل کاپون، معروف ترین گانگستر و تبهکار آمریکا و بزرگترین نماد قانون شکنی در دهه 1920 آمریکاست. او پس از ده سال زندان، در سن 47 سالگی دچار جنون و زوال عقل شد.
ویل هانتینگ مستخدم بیست سالهی انستیتوی تکنولوژی ماساچوستس، ذهنی فوقالعاده خلاق دارد و پروفسور لامبو استاد ریاضیات کالج، به نبوغ او در ریاضی پی میبرد. حالا چون ویل زندگی پر دردسری دارد پروفسور با دوست قدیمی خود، روانپزشکی به نام شان مگوایر تماس میگیرد و ویل را نزد او میفرستد...
دو آدم کش به نامهای وینسنت و جولز از طرف مارسلوس والاس ماموریت مییابند تا چمدانی را که دزیده شده ، از سارقان پس بگیرند و در جریان این عملیات به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکنند. وینسنت مامور میشود تا میا ، همسر والاس را به گردش ببرد ، اما میا بر اثر استفادهی بیش از حد مواد مخدر…
یک دزدی ناموفق نشان می دهد که یک خبرچین پلیس است و فشار در یک انبار افزایش می یابد. وقتی بازماندگان - آقای وایت کهنه کار، آقای نارنجی تازه وارد، آقای بلوند آزاد شده روان پریش، آقای پینک راسوی دعواگر و آقای نایس گای ادی - بازماندگان خشونت به بار می آورند.
یک گروه سرباز یهودی آمریکایی در جریان جنگ جهانی دوم در فرانسه ی تحت اشغال نازی ها گروهی را تشکیل می دهند با نام “پستفطرتها” که برای ایجاد رعب و وحشت در بین سربازان نازی به قلع و قم و شکار بی رحمانه ی انها می پردازند…